برآزندگان از دیدگاه ارد بزرگ
برآزندگان سپاه یاران خویش را تنها در آمدگان و زندگان نمی بینند .
برآزندگان گرما بخشند ، سخن و گفتار آنان راه روشن آیندگان است .
برآزندگان به گفتار سخیف و کم ارزش زندگی خویش را تباه نمی سازند .
برآزندگان چشم در دست پر از بذر خویش دارند و آسمانی که مهربان است صدای غرش باد هرزه گرد آنها را از راه خویش برنمی گرداند .
برآزندگان مست شرآب هزاران ساله تاریخ کشورخویشند سخن آنان جز آهنگ خیزش و رشد نیست .
برآزندگان بدنبال دگرگونی و رستاخیزند ، رشد در کمینگاه راه های نارفته است .
برآزندگان شادی را از بوته آتشدان پر اشک ، بیرون خواهند کشید .
دارایی برآزندگان ، دلی سرشار از امید است به پهنه و گستره آسمانها .
کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست .
برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است..
پرهای خون آلود برآزندگان نقش زیبای آزادی آیندگان است.
کجاست سینه کش کوهستان سرد و بلندی که گامهای برآزندگان را بر تن خویش به یادگار نداشته باشد ؟ .
برآزندگان دستی و دامنی برای کاشتن دارند ! تا کدام فرزند برداشت کند ؟…
ویرانه کاخ های برآزندگان هم ، هزاران گهواره امید بر بر بستر خویش دارد .
میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است .
چه فریست زندگی را آنگاه که : برآزندگان را نشناسی ؟ و در خود بپیچی ؟
برگرفته از وبلاگ امیر محترمیhttp://en.netlog.com/Amir_Mohtarami/blog/blogid=3408031
http://network-marketing.marketingcenterblog.com
نظرات
ارسال یک نظر